برای سرمایهدار خودمان، برای کارگر خودمان فراهم بکنیم، میفرستیم خارج. سنگ معدنی قیمتی ما میرود خارج، آنجا فراوری میشود و فروخته میشود؛ گاهی هم همان سنگی که ما خامش را دادیم رفته، دوباره با چند برابر قیمت به داخل آورده میشود ! من مکرّر راجع به مسئلهی معدن، راجع به همین سنگهای ذیقیمتی که در کشور ما هست و گاهی آن طوری که شنفتم بعضی از اینها در دنیا بینظیر یا کمنظیر است، [ تأکید کردهام ]. یا فرض بفرمایید خاک جزیرهی هرمز - این خاک باارزشی که جزیرهی هرمز دارد - زعفران جنوب خراسان، خرمای مناطق گرمسیری. خب خرمای ایران [ واقعاً بینظیر است ]. یک وقتی چند سال قبل از این، یکی از کشورهای عربی یک بستهی خرما هدیه فرستاده بود برای ما، به عنوان هدیههایی که میفرستند؛ بنده آوردم و در هیئتِ دولتِ آن وقت نشان دادم، گفتم این بهاصطلاح مصداق کامل « زیره به کرمان بردن » است ! مرکز خرمای دنیا و بهترین خرمای دنیا اینجا است، آن وقت او برای ما فرض کنید که خرما را [ هدیه میفرستد ]؛ منتها او در بستهبندی بسیار زیبا و شکیل، ما گاهی اوقات داخل حصیر و در بستههای [ دیگر ]. حالا اخیراً یک مقداری بستهبندیها بهتر شده، امّا بایستی این دنبال بشود؛ این هم مهم است. چند شب پیش تلویزیون راجع به گشنیز میگفت که گشنیز را به صورت فلّهای میبرند خارج و با قیمتهای بسیار زیادی بعد از فراوری در دنیا فروش میرود. پس یک نکتهای که ما در باب مسائل تولید خواستیم عرض بکنیم، مسئلهی برداشتن موانع تولید است