بسازید، هرگز فکر نمیکنید که پولتان را مصرف کردید و مثلاً هدر دادید. آموزش و پرورش بمراتب، بمراتب، مهمتر از دستگاههای سازندگی دیگری است که در کشور وجود دارد. اینجا جای سرمایهگذاری است؛ شما در واقع هرچه اینجا پول خرج میکنید، دارید سرمایهگذاری میکنید، دارید زیربنا میسازید؛ این را بایستی همه [ توجّه کنند ]؛ هم مجلس توجّه کند، هم دولت توجّه کند، هم سازمان برنامه توجّه کند و هم خود آموزش و پرورش هم که توجّه به این معنا دارد. این هم عامل دوّم برای صیانت از شأن و نقش معلّم. ۳ ) فرهنگسازی توسّط دستگاههای تبلیغی عامل سوّم، دستگاههای تبلیغاتیاند که باید فرهنگسازی کنند؛ یعنی معلّمی [ یک ] شأن باید باشد که عمدهی این به عهدهی صدا و سیما است. مثلاً فرض کنید که شما میتوانید یک فیلمی بسازید که در آن فیلم معلّم وجود داشته باشد و نقشی داشته باشد که وقتی انسان آن فیلم را نگاه میکند، وقتی انسان این فیلم را میبیند، آرزو کند « کاشکی من معلّم بودم »! این کار، کار لازمی است؛ این کار، کار واجبی است. حالا من گفتم فیلم، نه اینکه یک فیلم درست کنیم و خیال کنیم که کار تمام شد؛ نه، اصلاً این یک جریانی باشد که مرتّباً به شکلهای مختلف، به شکلهای هنری، معلّم ترویج بشود، معلّمی ترویج بشود، احترام و اکرام معلّم به صورت یک فرهنگ عمومی دربیاید و در افکار عمومی اثر بگذارد. این هم این [ عامل ]. اگر چنانچه این [ موضوع، عملی ] شد، آن وقت