« مِیْسَم »- میفرماید که « قَد اَحکَمَ مَراهِمَه »؛ پیغمبر اسلام، هم مرهمها را آماده کرد، فراهم کرد، « وَ اَحمَی ٰ مَواسِمَه »؛ هم آن میلههای لازم را فراهم کرد که « یَضَعُ حَیثُ یَحتاج »( ۱۶ ) یا « حَیثُ شاء »؛ هرجا لازم است و هر جا مفید است، مرهم، و هر جا لازم است، آن [ موسم ]. این حدودی که میبینید در اسلام هست - حدود و مجازاتها و مانند اینها - همان میلههای گداخته است که روی زخم میگذارند که زخم را خوب کند؛ این در مورد مسائل مربوط به بعثت. و امّا راجع به مسائل انقلاب. انقلاب عظیم اسلامی در ایران مضمون بعثت را در دورهی معاصر تجدید کرد؛ یعنی خداوند متعال به امام بزرگوار ما این توفیق را داد که خطّ مستمرّ بعثت نبوی را در این دوران، با ابتکار خود، با شجاعت خود، با اندیشهی بلند خود، با فداکاری خود پُررنگ کند و نمایان کند؛ [ این ] همان خطّ بعثت است که خب در طول زمان کمرنگ بود، امام بزرگوار توانست آن را پُررنگ کند و جامعیّت اسلام را در عمل نشان بدهد، و نشان بدهد که اسلام یک دین جامع است و شامل همهی زندگی انسان است؛ امام بزرگوار این را برجسته کرد؛ ابعاد اجتماعی و سیاسی دین را که به فراموشی سپرده شده بود، احیا کرد و به یاد آورد: وَ یُذَکِّرُوهُم مَنسیَّ نِعمَتِه؛ و مصداق این جمله قرار داد. خب این انقلاب به پیروی از بعثت نبوی بر ضدّ ظلم بود، بر ضدّ استبداد بود و بر ضدّ استکبار بود، طرفدار مظلومان بود از هر