دوّم، « تشکیل دادگاههای تجاری برای رفع اختلافات اقتصادی » که این هم باز مربوط به قوّهی قضائیّه است؛ گفتهاند اگر همین دو کار انجام بگیرد، رتبهی کشور از لحاظ فضای کسب و کار، چهل رتبه یا پنجاه رتبه به بالا ارتقا پیدا خواهد کرد؛ خب اینها مهم است. نکتهی چهارم مسئلهی ممنوعیّت واردات است، که قبلاً اشاره کردم. [ البتّه ] ما با واردات مخالف نیستیم، این را خب همه میدانند، میفهمند؛ مراد [ مخالفت با ] آن وارداتی است که [ مشابهش ] یا در کشور تولید میشود یا در کشور امکان تولیدش هست؛ من این را میخواهم بگویم؛ نه فقط آنهایی که تولید میشود [ بلکه ] آنهایی [ هم ] که امکان تولیدش هست. یعنی میتوانیم با جلوگیری از واردات، به نیروی فعّال و مبتکرِ داخل کشور کمک کنیم که او شروع کند این کار را انجام بدهد. اگر چنانچه این کار انجام بگیرد، به نظر من این کمک بسیار زیادی خواهد کرد به اینها. گاهی دستگاههای اجرائی به بهانههایی راهِ واردات را بیمورد باز میکنند؛ فرض بفرمایید مسئلهی رقابت. مثلاً فرض کنید که وقتی گفته میشود چرا اجازه دادید خودروهای خارجی به این شکل بیایند، میگویند آقا رقابت. من میگویم خب شما که میخواهید به وسیلهی رقابت، کیفیّت را بالا ببرید، تلاش را بگذارید روی بالا بردن کیفیّت از یک راه دیگر؛ وَالّا شما بیایید تولید داخلی را مشمول زیان مضاعف بکنید به خاطر اینکه میخواهید