یک مسائلی را من یادداشت کردهام که آنها را عرض میکنم که به نظرم قابل توجّه است. جلسه البتّه دانشجویی است لکن مخاطب این جلسه صرفاً دانشجویان نیستند؛ ما البتّه چهار میلیون دانشجو داریم که عدد بالایی است لکن تعداد کسانی که مخاطب این موضوعاتی که عرض میکنیم خواهند بود، بیشترِ جوانان هستند؛ جوان دانشجو، جوان طلبه، جوان فارغالتّحصیل، جوان شاغل؛ مجموعهی جوانان مخاطب این بحثها هستند. اینکه ما اصرار داریم که با جوانها حرف بزنیم و بحث کنیم و از آنها بشنویم و چیزی به آنها عرض بکنیم، متأثّر از یک پیشفرض قطعی است و آن پیشفرض این است که آینده در اختیار جوانها و متعلّق به این جوانها است. شکّی نیست که در آیندهی میانمدّت، بعضاً در آیندهی کوتاهمدّت، مسئولیّت بسیاری از همین موضوعاتی را که امروز شما دارید مطرح میکنید، متوجّه به شما جوانها و مجموعهی جوانهایی که امروز مخاطب این حرفها هستند خواهد شد و مدیریّتها در اختیار آنها قرار خواهد گرفت و ادارهی کشور به دست آنها خواهد افتاد؛ در این تردیدی نیست. لذاست که بحث با جوانها و صحبت با جوانها و شنیدن از آنها و گفتن با آنها برای ما مهم است. هر کسی به آیندهِی کشور علاقهمند است، ناگزیر بایستی به جوانها کمک کند برای اینکه بتوانند این آینده را به بهترین وجهی انشاءالله بسازند. بخش دیگر از منطق گفتگو با جوانها هم عبارت است از نگاه به طبیعت جوانی. خب همان طور که امروز هم در