سیاسی، و هم غیرت و نخوت عربی خود را به فراموشی سپرده و با امیدهای واهی به هدفهای دشمن کمک کردند. « کمپ دیوید » مثال روشنی از این حقیقت تلخ است. گروههای مبارز نیز پس از برخی مجاهدتهای فداکارانه در سالهای نخست، بتدریج به راه بیفرجام مذاکره با اشغالگر و حامیانش کشانده شدند و خطّ سیری را که میتوانست به تحقّق آرمان فلسطین منتهی شود، رها کردند. مذاکره با آمریکا و دیگر دولتهای غربی و نیز با مجامع بیخاصیّت بینالمللی، تجربهی تلخ و ناموفّق فلسطین است. نشان دادن شاخهی زیتون در مجمع عمومی سازمان ملل، نتیجهای جز قرارداد خسارتبار « اُسلو » نداشت و سرانجام هم به سرنوشت عبرتانگیز یاسر عرفات منتهی شد. طلوع انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی در مبارزهی برای فلسطین گشود. از اوّلین قدمها یعنی بیرون راندن عناصر صهیونیست که ایرانِ دورانِ طاغوت را یکی از پایگاههای امن خود میشمردند و سپردن محلّ سفارت غیر رسمی رژیم صهیونیست به نمایندگی فلسطین و قطع جریان نفت، تا کارهای بزرگ و فعّالیّتهای گستردهی سیاسی، همه موجب پدید آمدن « جبههی مقاومت » در کلّ منطقه شد و امید به حلّ مسئله در دلها شکفت. با ظهور جبههی مقاومت، کار بر رژیم صهیونیستی سخت و سختتر شد - و البتّه در آینده بسی سختتر هم خواهد شد انشاءالله - ولی تلاش حامیان آن رژیم و در رأس آنان آمریکا در دفاع از آن هم بشدّت افزایش