بیانات سال 99


بایستی مشخّص بکنیم در چه زمینه‌هایی ما کمبود داریم و بایستی در اینها تحوّل به معنای واقعی کلمه انجام بدهیم؛ لکن به صورت یک فهرست مثالی، چند نمونه و چند مثال میشود گفت: مثلاً در زمینه‌ی اقتصاد تحوّل به این است که ما بتوانیم بند ناف اقتصاد کشور را از نفت قطع کنیم؛ یعنی بتوانیم اقتصادِ بدون نفت را به وجود بیاوریم؛ این یک تحوّل به معنای واقعی کلمه است. یا فرض بفرمایید در زمینه‌ی بودجه‌بندی‌های دولتی، دولت و مجلس بودجه را جوری ببندند که به معنای واقعی کلمه ناظر به موضوع، ناظر به مسئله، ناظر به عملکرد باشد؛ به تعبیری « بودجه‌‌ی عملیّاتی »؛ البتّه ادّعا میشود، دولتها غالباً ادّعا میکنند که بودجه عملیّاتی است ولی نیست. بودجه‌ی کشور به معنای واقعی کلمه اگر چنانچه درست بودجه‌بندی بشود، یک تحوّل در امر اقتصاد [ میتواند ] به وجود بیاورد. یا فرض کنید در زمینه‌ی مسائل آموزش؛ در زمینه‌ی مسائل آموزشی ما واقعاً احتیاج داریم به تحوّل. تحوّل در زمینه‌ی مسائل آموزش این است که ما آموزشهای دانشگاهی و دبیرستانی را، حتّی دبستانی را، آموزشهای عمقی قرار بدهیم؛ عمقی، کاربردی، نه صرفاً حفظی؛ درسها و بحثهای فایده‌محور را مطرح بکنید. بعضی از درسها در مدارس ما یا در دانشگاه‌های ما تدریس میشود که برای آن کسی که دارد این را میخواند، هیچ فایده‌ای تا آخر عمرش نخواهد داشت ! چون در این زمینه تخصّص هم پیدا نمیکند، اطّلاعش هم در این زمینه اطّلاع آن چنان کارآمدی نیست؛ مثل اطّلاعات عمومی یک چیزی یاد میگیرد که هیچ فایده‌ای ندارد،

«22»