بیانات سال 1368


تو بگویم و او این است که هیچ چیزی را پیدا نمیکنی که دین ساخته باشد، به وجود آورده باشد و دنیا و دست دنیاطلبان بتواند آن را ویران کند. ممکن نیست. بِنایی که دین میسازد، این بنایی نیست که به‌وسیله‌ی دنیاطلبان قابل ویران شدن باشد. « وَ اللَّهِ ما بَنا الناسُ شیئاً إلاّ هَدّمَهُ الدّینُ »( ۲ ) اما به‌عکس؛ هر چیزی که دست دنیاطلبان آن را به وجود بیاورد، بیگمان دین در مقام برخورد و اصطکاک با او اگر قرار بگیرد، آن را از بین خواهد برد. اما عکسش این‌جور نیست. اگر دین چیزی را ساخت، دنیاطلب‌ها نمیتوانند آن را از بین ببرند. بعد وارد اصل مطلب شد. گفتش که تو نگاه کن، ببین این بنیمروان - آن سلسله‌ای از بنی‌امیّه که آن روزها بر جامعه‌ی اسلام حکومت میکردند - گفت ببین این بنیمروان چطور بر روی منبرها و در همه‌ی اقطار دنیای تحت نفوذ خودشان نسبت به امیرالمؤمنین، نسبت به علی بن ‌ابی طالب، او گفت، عیب‌جویی میکنند و عیوب او را آشکار میکنند، ظاهر میکنند، هر چه به دهنشان می‌آید درباره‌ی علی میگویند. اما هر چه آنها بیشتر میگویند، امیرالمؤمنین چهره‌اش منوّرتر و در بین مردم محبوب‌تر میشود. « ألَمْ تَرَ إلَی عَلىٍّ کَیْفَ تُظهِرُ بَنُو مَرْوان مِنْ عَیْبِهِ وَ ذَمِّهِ وَ اللَّهِ لَکَأنّما یأخُذُونَ بِناصِیَتِهِ رَفْعاً إلَی السَّماءِ »( ۲ ) اینی که بنیمروان عیب علی را میگویند، مثل این‌که خدای متعال اثر عکس میدهد. گویی که علی را بلند میکنند و به آسمان میبرند و در کرسی آسمان علی را قرار میدهند از رفعت و شأن. هر چه بیشتر عیبش را

«3»