داشت: اسارتِ امروز همین است که کسى - سربازى، افسرى، رزمندهاى، یا وقتى اسیرگیرنده رژیم منحوسى مثل رژیم بعثى باشد غیرنظامیاى - در زندانى، در اسارتگاهى، از اهل خود و خاندان خود مدّتى دور میماند. البتّه سخت است، امّا با اسارتِ آن روز از زمین تا آسمان فرق دارد. در روز یازدهم محرّم، اسارت دستهجمعى زنان و کودکان و مردانى که باقى مانده بودند بود؛ اسارتى توأم با تحقیر، توأم با اهانت، توأم با گرسنگى دادن، سرما دادن، گرما دادن، اذیّت کردن، در کوچه و بازار گرداندن، در سختترین شرایط آنها را نگه داشتن، شماتت کردن و از این قبیل. نکتهاى که در اینجا براى شما خانوادههاى اسرا و مفقودین باید عرض کنم، اوّلاً این [ است ] که شما از جملهی قشرهاى فداکار این انقلاب به حساب میآیید. بعد از خانوادهی شهدا، شما هستید. البتّه رنج خانوادههاى مفقودین بیشتر است - مفقودى که ما داریم، یا اسیر است و یا شهید؛ احتمال شهادت هم دارد، احتمال اسارت هم دارد - غم آنها سنگینتر است، رنج آنها بیشتر است، امّا بههرحال در دلشان نور امیدى هست که عزیزشان را روزى خواهند دید، و خدا کند و دعاى ما این است که همینجور هم باشد؛ امّا خانوادههاى اسیران عزیز ما مطمئنّند - قدرى دیرتر، زودتر - عزیزشان به آنها بر خواهد گشت، و انشاءالله به سلامت و عافیت و با تجربههاى زیاد و ساخته شدن در محنتِ زندان دشمن. شهدا و خانوادههایشان در رتبهی مقدّمند و کسى را با آنها مقایسه