کردید و حالا خوشبختانه نیروهاى بسیار خوب و زبده در میان شما پیدا میشوند که برجستگیها و درخشندگیهاى خوبى دارند؛ و سطح بهطور کلّى بالا رفته. دوّم اینکه این میداندارى سیاسى و موضعگیریهاى وزارت خارجه در طول این چند سال، راه صحیح دیپلماسى انقلابى و اسلامى را ترسیم کرده؛ همین که همواره مورد تأیید امام هم قرار میگرفت و مورد تأیید مسئولین قرار میگرفت. یعنى اگر ما براى جامعهی انقلابى و اسلامى قائل به یک دیپلماسى انقلابى و اسلامى هستیم، به همین شکل است که جهتگیریهاى اسلامى در درجهی اوّل قرار بگیرد؛ نسبت به دشمن بههیچوجه از موضع ضعف و رعب برخورد نشود؛ عقل و منطق بر کلّ تصمیمگیریها حاکم باشد؛ در عین اینکه عاقلانه و منطقى حرکت میشود، در مقابل تهدیدهاى قدرتهاى بزرگ، برخوردها کاملاً شجاعانه و گستاخانه باشد؛ این خطّ درست دیپلماسى است. براى خیلیها قابل جمع نیست که چطور یک تشکیلاتى، هم میخواهد با منطق و با حساب و دقّت عمل بکند، هم انقلابى باشد؛ گویى بعضى بین انقلابیگرى و برخورد منطقى یک منافاتى قائل هستند؛ نه، ما مشاهده میکنیم که اینها میتواند با هم جمع بشود. انقلابیگرى به این نیست که ما آنجایى که نباید پرخاش کنیم، بیخودى پرخاش کنیم؛ انقلابیگرى به آن است که ما مواضع اسلامى و انقلابى را قاطعانه، بدون رودربایستى، بدون مرعوب شدن، بدون خام شدن در مقابل برخى از چهرههاى امیدبخش کاذب، حفظ