بیانات سال 1368


به‌طور خلاصه این هشت سال را یا این ده سال را در یک محدوده‌ی کلّی‌تر، باید سالهاى مبارزه‌ی سختِ ظریفِ دیپلماسى جمهورى اسلامى به حساب آورد. این مبارزه از داخل وزارت خارجه و کارهاى تشکیلاتى این وزارت و تدوین کلّیّات و اصول سیاست خارجى که در آنجا انجام گرفته شروع میشده، و تا گزینش و پیدا کردن افرادى براى فرستادن به خطوط مقدّم این جبهه ‌ - که عمدتاً کشورهاى خارجى است - و تغذیه‌ی آنها با تفکّرات و خطوط درست و هدایت پی‌درپى نمایندگی‌ها، و تا موضع‌گیری‌ها، و تا [ مسائل ] سفارتخانه‌هاى ما در سراسر عالم. و حقیقتاً مبارزه‌ی دشوارى در این سالهاى سخت ما داشتیم؛ مبارزه‌اى که هنوز هم تمام نشده. این مبارزه فقط یک مبارزه‌ی معمولى دیپلماسى نیست. دیپلماسى، یک جنگ است ‌ - شماها این را بخوبى میدانید و آن را لمس کرده‌اید - مثل جنگهاى نظامى، مثل برخوردهاى اقتصادى؛ تاکتیک‌ها دارد، حمله‌ها دارد، عقب‌نشینی‌ها دارد، جابه‌جاشدن‌ها دارد، فریبهاى جنگى دارد؛ یک جنگ است. همه‌ی دیپلمات‌هاى دنیا مشغول جنگند. ارزش و تأثیر آن جنگ هم گاهى از جنگهاى نظامى کمتر نیست، بلکه در مواردى بیشتر هم هست؛ البتّه همیشه این‌جور نیست. پس هر دیپلماتى در هر جاى دنیا که مشغول کار است، دارد میجنگد. منظور من از جنگِ ما و مبارزه‌ی ما و سنگر ما فقط این نیست ‌ - اینکه بود؛ این مال همه‌ی دیپلمات‌ها است - ما دچار یک جنگ تحمیلى، یک جنگ ناخواسته در عالم دیپلماسى شدیم و آن از این باب است که تمام کسانى و

«2»