عدّهی کمترى از بیگناهها دچار نقمت دستگاه قضائى و عوامل و ایادى آن بشوند و هم تعداد بیشترى از مجرمین گرفتار بشوند. کارى است که کار تحقیقاتى است، به نظرم میآید که این معنا میتواند انجام بشود. یک نکتهی دیگر را هم عرض بکنم [ و آن ] این است که در دنبالگیرى مشکلاتى که در جامعه هست، واقعاً یک اهمومهمّى درست کنیم، یعنى آن هیئت رئیسهی دستگاه قضائى، آن سیاستگذاران دستگاه قضائى، حالا هر مجموعهاى که هستند، بنشینند ببینند واقعاً امروز - چون در جامعه خیلى چیزهاى بد وجود دارد که همه را باید دستگاه قضائى دنبال کند - کدام اهم است، کدام نسبت به این الاهمُّفالاهم است که این الاهمُّفالاهم را ما دنبال بکنیم. ببینیم واقعاً کدامها را بایستى در درجهی اوّل قرار داد. خب، الان مثلاً در جامعه فساد هست، ارتشاء هست، جرائم ضدّانقلابى و براندازى و مانند اینها هست، خدعه و تزویر و جعل و از این چیزها هست؛ بین اینها کدام مهمتر از همه است ؟ من خیال میکنم اگر ما بخواهیم دنبال اهم بگردیم، همین مسئلهی فسادهاى مالى و اخلاقى و ارتشاء و تزویر و سلب امنیّت از مردم و [ از این قبیل ]، آن چیزهایى است که واقعاً در رتبههاى بالا قرار میگیرند. بخصوص مسئلهی امنیّت. الان گزارشهایى میرسد که دستگاههایى - که این دستگاهها همه در اختیار قوّهی قضائیّهاند، یعنى اطّلاعات و مانند اینها، واقعاً در نهایت، مسئولیّت همهی آنها با قوّهی قضائیّه است، یعنى اگر [ نیروى ] اطّلاعات هم تخلّفى بکند، جزو کسانى که خداى متعال از آنها سؤال خواهد کرد، قوّهی قضائیّه است