بنابراین قانون خیلى [ مهم است ]؛ بخصوص قانون اساسى که آن خطّ روشن است. حضرت امام ( رضوان الله تعالى علیه ) یک مطلبى را در نظر داشتند که بنده هم عیناً همان نظر ایشان را، هم آنوقت قبول داشتم، هم الان قبول دارم، و آن این است که در یک مواردى چون وضع ما وضع بدى است و چون ما خیلى عقبیم از آن خطّ منطقى و درست، تا بخواهیم خودمان را به آن خط - که خطّ قانون است - برسانیم، احتیاج به راه میانبُر داریم؛ اگر بخواهیم از راه میانبُر حرکت نکنیم، ممکن است تا به آنجا میرسیم کار از کار گذشته باشد؛ اینجا آنجایى است که حاکم شرع و مَنلَهالخیار در این امر، یک راه میانبُر را اختیار میکند. این در اختیار همه نیست؛ اینجور نیست که هر کسى - هر قاضیاى، هر دادستانى، هر مسئولى - یک گوشهاى بخواهد برخلاف قانون، یک چیزى را بگوید « این قانون قانونى دستوپاگیر است، ما جلوى آن را میگیریم »؛ نه، اینجورى نیست؛ این یک موارد کاملاً محدودى دارد که خود این یک قانون است، که در جامعهی اسلامى مَنلَهالخیارى وجود دارد که با اجازهی او و رأى او و اذن او میشود راههاى میانبُرى را مَشى کرد براى رسیدن به آن حدّاقل، که از آنجا انسان شروع کند و از [ مسیر ] قانون حرکت کند و برود. این فقط مستثنا است ولاغیر. در مورد ادارهی قوّهی قضائیّه، خب، الحمدلله من الان از این مجموعهاى که هستید - آقایان - واقعاً احساسِ خیر