تنشان میارزد، احساس کنند که براى همکارى کردن با قوّهی قضائیّه هیچ حالت منتظرهاى ندارند، [ بمجرّد اینکه ] از آنها درخواست بشود بلافاصله بیایند؛ بعلاوه حتّى خودشان داوطلب بشوند. باید خیلى روى این کار کرد که انشاءالله یک چنین حالتى به وجود بیاید تا شما دستتان پُر باشد و اگر یک جایى خواستید یک شاخهاى را بزنید، دستتان نلرزد که احساس کنید که کمبود پیدا خواهد شد؛ باید واقعاً براى جذبِ [ افراد ] برنامهریزى بشود ...... [ این در ] باب همکارى با قوّهی قضائیّه. در همین زمینه یک نکتهی دیگرى به ذهن بنده میآید و آن این است که در باب تحقیق قضائى و کشف جرم، خب شرعاً طرقى هست که معلوم است، یک چیزهایى هم هست که ممنوع است - بعضى از این تجسّسها و تفحّصهاى زیادى و در بعضى از مسائل، رفتن در آن بطون ( ۲۰ ) کار واقعاً ممنوع است و واقعاً نباید مجرمتراشى کرد که بِزور بگردیم با یک اعترافى، با یک اقرارى، با یک مثلاً شهادت زورکیاى، یکى را مجرم از آب در بیاوریم و احکام الهى را بر او جارى بکنیم؛ شرعاً هم اصلاً بناى بر این نیست، بلکه ممنوع است - امّا براى جرمیابى واقعاً میشود این متدُلوژى ( ۲۱ ) جرمیابى را دنبال کرد، یعنى این از جملهی کارهاى ما است. ما که میخواهیم قاضى را به یک معرفتى برسانیم و میخواهیم واقعاً حقیقت را کشف کنیم، جا دارد که بر اساس همان مبانى اسلامى بگردیم و ببینیم چهجورى میشود از طریق شهادت و قسم و مانند اینها، این جرائم را حقیقتاً آشکار کرد که هم