بیانات سال 1368


در روابط دوجانبه و بین‌المللى داریم. مسئله‌ی ما با آمریکا این نیست. مسئله، دو نکته‌ی اساسى دارد که اگر کسى به این دو نکته توجّه نکند، اشتباه خواهد کرد. نکته‌ی اوّل این است که ملّت ایران یک غاصب و زورگو و استثمارگر و متعرّض ‌ - یعنى سیاست آمریکا و دولت آمریکا - را از کشور خودشان بیرون کردند. مثل صاحبخانه‌اى که مدّتى را در غفلت و نادانى و کودکى گذرانده و سالها خانه‌ی او، مستغلّات او، به‌وسیله‌ی دیگرى مورد استفاده قرار گرفته؛ حالا این جوان نیرومند شده، بیدار شده، سر عقل آمده، مصالح خودش را فهمیده، می‌آید جلو میگوید شما در خانه‌ی من چه‌کاره هستید ؟ چرا شما در مِلک من هستید ؟ بروید بیرون. هیچ غاصبى به زبان خوش بیرون‌برو نیست. اگر غاصب بخواهد با زبان خوش برود بیرون، چرا غصب کند؛ غاصب را باید بیرون انداخت. ملّت ایران، غاصب را ‌ - یعنى سیاست آمریکا را، مستشار آمریکایى را، دولت آمریکا را، مزدوران آمریکا را - بِزور و با قدرت از داخل خانه‌ی خودشان گرفتند و بیرون انداختند. معلوم است که این غاصب، کینه‌ی این ملّت را و این انقلاب را و این دولت را همیشه در دل نگه خواهد داشت. اگر هم آمد، گفت اجازه بدهید ما با هم آشتى باشیم و بیاییم منتها دوستانه، معلوم است که قصد او باز هم دشمنى است، باز هم سوء استفاده است، باز هم استثمار است. دشمنى میان آمریکا و جمهورى اسلامى و اسلام و ملّت مبارز و انقلابى ما، اوّلاً ناشى از این است:

«5»