آمریکاى لاتین چهکار دارید ؟ به دولتهاى مترقّى چهکار دارید ؟ خب، مثل بقیّهی کشورهاى دیگر، مشغول کار خودتان باشید. اگر آمریکاییها به حقّ خودشان قانع هستند - یک کشور بزرگى هستند و منابع طبیعى، نفت، کشاورزى، معدن، کارخانه، علم، پیشرفت، صنعت، همهچیز دارند - خب بنشینند زندگى کنند. ولى خب اینجور نیست؛ توسعهطلبند، میخواهند در همه جاى دنیا دستى داشته باشند، حضورى داشته باشند، استثمارى بکنند. منافع ملّتها هرچه شد، بشود، برایشان مهم نیست؛ منافع آنها باید به خطر نیفتد، ولو با از بین رفتن منافع ملّتها. خب، وقتى اینجور است، معلوم است که حرکت اسلامى برایشان مضر است و درصدد برمیآیند انتقام بگیرند. انتقامشان چیست ؟ انتقامشان همین کارهایى است که این دهساله کردهاند. در چنتهی آمریکا بیشتر از این چیزى نیست. انتقام همین است که از لحاظ سیاسى سختگیرى کنند؛ انتقام همین است که محاصرهی اقتصادى کنند؛ انتقام همین است که یک دولت بیعقلى و یک آدم خامى را پیدا کنند، وادار کنند به جنگ - که کردند - که این دیگر ظاهراً تکرار نخواهد شد؛ یعنى هیچ کس دیگر آنقدر بیعقل نیست که خودش را در یک چنین چاهى بیندازد و باز به جنگ ملّت ایران بیاید؛ بر اثر فداکاریهاى شما، این دیگر تمام شد. البتّه ما همیشه معتقد به بیدار بودنیم و هیچوقت خطر را بکلّى منتفى نمیدانیم؛ این دستور اسلام است. باید ملّت بیدار باشند، باید آماده باشند. دشمن علیه ما بیدار است؛ اگر ما خواب بودیم، [ ضربه ] خواهیم خورد. ولى