بیانات سال 1368


بکنند. حتّى افراد معدودى از آدمهاى ساده‌دل و جاهل ‌ - آدمهاى گوناگون از موجّه و غیرموجّه - در داخل کشور خودمان هم در آن فضاى ملتهب جنگ، گاهى حرفهایى میزدند که ناشى از ندانستن بود؛ ناشى از عدم احاطه‌ی به حقایق بود. همین چیزها بود که امام عزیز را برمی‌آشفت، وادار میکرد که با آن فریاد ملکوتى، حقایق را با صراحت بیان کند. در مقابل این تبلیغات، اگر تبلیغات حق نبود و نباشد، اگر ملّت ایران، گویندگان، نویسندگان، هنرمندان و آگاهى خود ملّت در خدمت حقیقتى که در این کشور وجود دارد قرار نگیرد، دشمن در میدان تبلیغات غالب خواهد شد. و میدان تبلیغات، میدان بسیار عظیم و خطرناکى است. البتّه اکثریّت قاطع ملّت ما و آحاد مردم ما به برکت آگاهى ناشى از انقلاب، در مقابل تبلیغات دشمن بیمه هستند، مصونیّت پیدا کرده‌اند. از بس دشمن دروغ گفت و چیزهایى را که در مقابل چشم مردم بود، بعکس و واژگون نشان داد و منعکس کرد، اطمینان مردم ما نسبت به گفته‌ها و بافته‌ها و یاوه‌گویی‌هاى تبلیغات جهانى بکلّى سلب شده. دستگاه ظالم جبّار یزیدى با تبلیغات خود، حسین‌بن‌على را محکوم میکرد، وانمود میکرد که حسین‌بن‌على یک کسى بود که بر ضدّ دستگاه عدل و حکومت اسلامى و براى دنیا قیام کرده؛ بعضى هم باور میکردند. بعد هم که حسین‌بن‌على ( علیه السّلام ) با آن وضع عجیب و با آن شکل فجیع به‌وسیله‌ی دژخیمان در صحراى کربلا به شهادت رسید، این را یک غلبه‌اى و یک فتحى وانمود میکردند. امّا تبلیغات صحیحِ دستگاه امامت، تمام این

«4»