بیانات سال 1368


مسائل سازمانشان و مسائل سازمان دیگر نگاه کنند، نه با دید حذفى. ارتش فکر نکند که خب، سپاه پاسداران برادران خوبى هستند، جنگ هم که تمام شد، حالا دیگر ما هستیم. نمیگویم شما برادران ارتش این فکر را میکنید ‌ - من شاهد همکاری‌ها و علاقه‌مندی‌هاى شما بوده‌ام، هم در جبهه‌ی جنگ، هم بیرونِ جنگ - امّا نباید غافل بود از اینکه گوشه‌کنار کسانى این فکر را ترویج کنند و دشمن هم به این کمک کند. سپاه هم نباید فکر کند که خب، ما این همه عملیّات موفّق و پیروز انجام دادیم، دیگر چه کم داریم، چه کسر داریم، چه لزومى دارد که حتماً ارتش هم در کنار ما باشد ؟ نخیر؛ ارتش یک سرمایه است، یک ذخیره است؛ اندوخته‌اى براى این ملّت است. هیچ کس به دست خودش نمی‌آید اندوخته‌ی خودش را از بین ببرد ! هر دوى اینها همان‌طور که امام فرمودند ‌ - هرچه فکر میکنم، بهتر از این تعبیر پیدا نمیکنم - دو بازو [ هستند ]. آدم عاقل یکى از دو بازوى خودش را قطع نخواهد کرد، ضعیف نخواهد کرد. این دو بازو جز به سود این شخص حرکت نخواهند کرد و جز هماهنگى نخواهند داشت؛ شما [ اگر ] هم بخواهید این دستتان با آن دستتان هماهنگى نکند، نمیتوانید؛ به‌طور طبیعى این دو دست با همدیگر حرکت میکنند، با هم هماهنگى میکنند؛ مگر یکى از آنها خداى نکرده فلج باشد، یا شما تمرین کرده باشید و بِزور بخواهید یک چنین چیزى را به یک دستتان تحمیل کنید. من میگویم براى این کشور تهدید وجود دارد؛ نمیگویم جنگ وجود خواهد داشت ‌ - ممکن است وجود داشته

«9»