بیانات سال 1368


داد؛ گاه هست و گاه نیست. امّا آن دو جاى اصلى که هست: اوّل در میزان الهى و علم الهى و دفتر محاسبه‌ی الهى که « لا یُغـادِرُ صَغیرَةً وَلا کَب‌ـیرَةً اِلّاِّ اَحصىّْها وَ وَجَدوا ما عَمِلوا حاضِرًا »؛ ( ۴ ) هیچ کار کوچک و بزرگى از شما سر نزده مگر اینکه در آن صحیفه و در آن لیست الهى نوشته شده است، موجود است و تمام نخواهد شد؛ و در روز قیامت آن عمل شما به شکل چیز شیرین و مطلوب و دلنشین و آرام‌بخش و نجات‌بخشى مجسّم خواهد شد. این یک جا که آن کارى که شما در ساعتى، در لحظه‌اى، در زمانى انجام دادید، در آنجا باقى است. دوّمین جایى که کار شما باقى است، عبارت است از همین وضع موجود شما. مگر شما نمیگویید که جمهورى اسلامى یک نظام مستقرّ نیرومندى است؛ خیلى خب، این مستقر بودن و نیرومند بودن عبارت است از یک مجموعه‌اى ‌ - یا بگویید یک محصولى - که در ذات آن و در خلال آن، کار آن روز شما موجود است؛ اگر آن کار نبود، این مجموعه امروز نبود. مثل آن دانه‌اى که شما در زمین می‌نشانید و یک درخت سیب میشود و در همه‌ی میوه‌هایى که در این درخت سیب وجود دارد، به نحوى این دانه وجود دارد؛ اگر آن نبود، هیچ یک از اینها نبود. به‌صورت فشرده و اجمالى، اگر شما می‌بینید نظام مستقرّى هست، اگر می‌بینید حرکت بهنگام و بسامانى هست، اگر می‌بینید آینده‌ی روشن و امیدبخشى است، اگر می‌بینید ابّهت جهانی‌اى هست، اگر می‌بینید کشورى

«3»