بنشینند حدود و مرزهاى دقیق این مأموریّتها را طبق تدبیرى که داده میشود، معیّن بکنند و برطبق آن، هر سازمانى خودش را بسازد و تکمیل کند، کمبودهایش را جبران کند و در کنار هم و مکمّل یکدیگر مشغول کار و تلاش براى تجهیز یک نیروى دفاعى کامل باشند؛ این آن چیزى است که ما انتظار داریم. ستاد فرماندهى کل که تشکیل شده، از عناصر کلّاً نظامى [ تشکیل شده ]؛ یعنى ما در ستاد فرماندهى کل، غیر از برادران روحانیاى که براى مأموریّتهاى مشخّصى حضور دارند، غیرنظامى نداریم؛ یا ارتشیاند یا سپاهیاند و یا بسیجى؛ یک مجموعهی نظامى کامل امور نیروهاى مسلّح را در سطح سیاستگذارى - نه در ردههاى ستادى معمول سازمانها - اداره خواهد کرد؛ یعنى ستاد مشترک ارتش جمهورى اسلامى کارهاى ستادى خود را - همان کارهایى که بهطور معمول و طبق مقرّرات جارى و روشهاى جارى وجود دارد - انجام خواهد داد. ستاد مرکزى سپاه پاسداران هم همان مقرّرات عادّى و معمولى خودش و ادارهی ستادى سپاه پاسداران را انجام خواهد داد. ستاد فرماندهى کل، در سطح بالاتر و ردهی بالاتر، سیاستگذارى و هدایت عمومى نیروهاى مسلّح را - همچنان که در حکم آقاى دکتر فیروزآبادى من اجمالاً ذکر کردم - ( ۸ ) به عهده خواهد داشت؛ علاوه بر این و در بلندمدّت، همسانسازى و همگونسازى حقیقى بین این دو سازمان. این دو سازمان درست است که دو سازمانند و بنا است دو سازمان بمانند؛ امّا هرچه ممکن باشد، باید به هم شباهت پیدا کنند از جهاتى که باید شباهت پیدا کرد. البتّه چون