همان وقت در روزهاى اختناق، بعضى از همین برادرانى که امروز هم میبینم بحمدالله در کارهاى این صندوقها هستند، چند صندوق - اوّل یکى دو تا، بعد ظاهراً بیشتر - تشکیل دادند و چه کمکهایى آنوقت میکردند؛ ما که در جریان بودیم میفهمیدیم این پولها به چه کسانى قرض داده میشد و چه گرههایى را باز میکرد. [ تشکیل ] صندوق، کار بسیار خوبى است؛ البتّه بعضیها موافق نیستند، امّا ما موافقیم؛ ما صندوق قرضالحسنه را مفید میدانیم و هیچ مشکل اقتصادى بر تشکیل صندوقهاى قرضالحسنه مترتّب نیست که بعضیها میآمدند میگفتند این تورّمزا است و از این قبیل [ حرفها ]، نه تورّمزا است، نه مشکل اقتصادى ایجاد میکند؛ بسیار چیز خوبى است. تورّم را بانکها - که در صورت نیاز و احتیاج مجبورند نشر اسکناس بکنند - بهطور ناگزیر ایجاد میکنند، نه صندوقهاى قرضالحسنه که یک پول انبوه و انباشتهاى را از دست صاحبش میکشند، در اینجا میگذارند، به صد نفر آدم محتاج میدهند؛ او هم اگر دستش بود، از این پول استفاده میکرد، آن را به گردش میانداخت؛ این بیچاره هم از آن پول استفاده میکند، یا مریضش را میبرد درمان میکند، یا براى زمستانش آذوقهاى میخرد، یا لباس شب عید بچّههایش را تأمین میکند. هیچ اشکالى ندارد؛ از لحاظ موازین و معیارهاى اقتصادى اصلاً مشکلى ایجاد نمیکند؛ بلکه خیر هم در جامعه ایجاد میکند، علاوه بر اینکه سدّ فقرِ فقرا و مستمندان هم - در محدودهی خودش - هست.