الهى فرض کردند - خب چنین نظامى حق است، مردم آن را میخواهند، چون براى مردم است نه بر مردم، چون آنها را به راه حق و هدایت میکشاند. درحالیکه شما میدانید در این ده سال، سختترین حوادث بر این ملّت وارد آمد. جنگ هشتسالهاى در همین ده سال بر مردم وارد آمد و تحمیل شد. چقدر مردم شهید دادند؛ چقدر جوانها معلول شدند و از سلامتى محروم شدند؛ چقدر بر اثر فشار اقتصادى و محاصرهی اقتصادى دشمنان جهانى، از لحاظ وضع معیشت بر مردم و بر ضعفا سخت گذشت؛ درعینحال عاشقترین عشّاقِ امام و انقلاب، همان ضعفا بودند؛ چرا ؟ چون میدانستند راه، درست است. فشارها هم ناشى از درستىِ راه است. یک وقتى در یک جریانى، امام بزرگوار ( رضوان الله تعالى علیه ) میفرمودند که وقتى دشمن از انسان تعریف کند و دشمنى نکند انسان در خودش شک میکند، وقتى بدگویى میکند و فشار میآورد انسان خوشحال میشود و اطمینان پیدا میکند که راه درست است. اینکه دشمن فشار میآورد و الان هم با کمال شدّت فشار میآورَد، بهخاطر درستى راه است. خب، این حکومتى که راهش درست است، براى مصلحت مردم است، در خدمت مردم است، حکومت حق است. ملاک حق و باطل اینجا معلوم شد. لذا امام در تمام مدّت دهساله اصرار داشتند که مردم باید از دولت و مسئولین دولتى حمایت کنند؛ از قوّهی مجریّه حمایت کنند؛ از قوّهی قضائیّه حمایت کنند. این به معناى آن نبود که آن روز قوّهی قضائیّه یا قوّهی