بیانات سال 1368


جنبه‌ی اسلامى و پابندى و تقیّد به‌صورت مبنائى به اسلام در این حکومت - مسئله‌ی مصالح مردم و خواست مردم است. شما به حکومتهایى که در طول این چند صد سال در ایران بوده‌اند، از حکومت منحوس و وابسته و فاسد پهلوى، تا حکومت ضعیفِ وابسته‌ی بی‌عرضه‌ی بی‌لیاقتِ قاجارى، تا حکومتهاى قبل از قاجار ‌ - که بعضى نام‌ونشان هم دارند، عنوان فاتح هم دارند - نگاه کنید؛ ببینید در کدام‌یک از این حکومتها مردم ایران و آحاد ملّت ایران نسبت به اولیاى حکومت، احساس علقه و رابطه میکردند ؟ خواهید دید در هیچکدام چنین وضعى وجود نداشته؛ مردم جدا بودند، آنها هم جدا بودند؛ سیاست خارجى را تنظیم میکردند، مردم خبر هم نداشتند و علاقه‌اى هم به آن نداشتند و برطبق مصالح مردم هم نبود. حتّى کارهایى که به‌وسیله‌ی حکومتها به‌عنوان خدمت در این کشور انجام میشد، غالباً ‌ - مگر موارد خیلى معدودى - به نفع و صلاح یا بیگانگان یا همان اولیاى حکومت فاسد بود؛ همین راه‌آهن سرتاسرى که در زمان رضاخان کشیده شد، هم تحقیقات بیگانگان، هم خودی‌ها نشان میدهد که مسیر این راه‌آهن صرفاً به مصلحت انگلیس‌ها و بر ضدّ مصلحت ملّت ایران انتخاب شد؛ و از این قبیل. آنچه مطرح نبود، میل مردم، اراده‌ی مردم، مصلحت مردم و عواطف و علایق مردم بود؛ آنچه مطرح بود و ملاک بود، منفعت بیگانگان یا منفعت سردمداران فاسد قدرت‌مدار بود. لذا مردم هم رابطه‌اى نداشتند، محبّتى نداشتند.

«6»