بیانات سال 1368


تبعیض مذهبى، که لبنان یکى از همینها است. این کشورى که ادّعا میکردند قلب تمدّن کشورهاى عربى است، یک سیستم حکومتى دارد که با سیستم حکومتى آفریقاى جنوبى خیلى تفاوت ندارد؛ آنجا هم یک اقلّیّت، بناحق بر اکثریّت حکومت میکنند؛ در لبنان هم یک اقلّیّت مارونى، بناحق بر اکثریّتى که یا سه برابر آنها یا دوونیم برابر آنها هستند ‌ - یعنى مسلمانها‌ - حکومت میکنند؛ ( ۶ ) آن هم حکومتى بر مبناى خیانت به وحدت و تمامیّت و استقلال لبنان؛ یعنى در خدمت هدفهاى صهیونیسم و حکومت صهیونیستى. بنابراین اگر این تلاشهایى که میشود و راه‌حل‌هایى که جستجو میشود، راه‌حل براى تثبیت نظام طایفىِ عنصرىِ توأم با تبعیض است که خب این باطل است؛ این شد ملاک. بنابراین ملاک شد خیر و صلاح مردم؛ ملاک شد تمایل و مصلحت اکثریّت مردم. البتّه مصلحت اکثریّت، درست مصلحت همه است؛ در بلندمدّت این‌جورى است. در کوتاه‌مدّت اگر ما مصلحت اکثریّت را رعایت کردیم، این خلاف مصلحت اقلّیّت است؛ امّا رعایت مصلحت اکثریّت در یک کشور، در بلندمدّتْ مصلحت همه است؛ حتّى مصلحت آن اقلّیّت هم. [ اگر ] دقّت کنید، این معنا آشکار خواهد شد. پس ببینید ! در سیاستها، در حکومتها و در نظامها، میل مردم، صلاح مردم، خواست مردم و شوق مردم، یکى از ملاکات حقّانیّت است. نظام جمهورى اسلامى ایران یک حکومتى است که این کشور را اداره میکند؛ قبل از آن ده‌ها حکومت این کشور را اداره کردند. ما که میگوییم این حکومت حق است و آن حکومتها باطل بودند ‌ - غیر از

«5»