بیانات سال 1368


توانست - بین ایران اسلامى با مسلمانان عالم اختلاف ایجاد کنند و فاصله بیندازند. جنگِ دشمن‌ساخته‌ی شیعه و سنّى را که به برکت انقلاب اسلامى بحمدا‌لله‌ رو به خُمود ( ۷ ) و خاموشى رفت و برادران شیعه و سنّى در میدانهاى مختلف در کنار هم قرار گرفتند و به یکدیگر کمک کردند و برادروار ‌ - آن‌چنان که حق، این بود - با هم حرکت کردند، تبلیغات جهانى سعى میکند امروز باز هم این شعله را مشتعل‌تر کند، این آتش را برافروخته‌تر کند، این اختلاف را ‌ - که رو به از بین رفتن است - دوباره زنده کند. چرا ؟ چون میدانند که امروز وحدت اسلامى یعنى تجمّع مسلمین حول محور ایران اسلامى؛ میدانند که دلهاى مسلمین امروز متوجّه به امّ‌القراى اسلام یعنى ایران اسلامى است؛ میدانند که امروز در دنیاى اسلام و در سراسر عالم، آنجایى که قرآن رسماً و عملاً حاکمیّت دارد، ایران اسلامى است. ایران مثل بسیارى از کشورهاى مسلمان‌نام نیست که علی‌الظّاهر نام کشور، اسلامى باشد و سران و رهبران دم از اسلام بزنند، امّا عمل خود آن سران بیشتر از همه‌ی آحاد مردم یا اکثر آنها از اسلام دور و بیگانه باشد. در اینجا براى آن کسانى که در رأس امور هستند، شرط قبول مسئولیّت و تحمّل مسئولیّت، ایمان و تقوا است. اینجا مثل بعضى از کشورهاى اسلامىِ دیگر نیست که مسئولین و رهبران، فسق کنند، فجور کنند، محرّمات کبیره را ‌ - که قرآن، ناطق به حرمت آنها است - عملاً انجام بدهند، شرب خمر کنند، تجاوز و تعدّى از حدود الهى بکنند،

«6»