تحوّلى و انقلابى به وجود بیاوریم. اگر ما دربارهی شخصیّت اولیاى دین - چه نبىّ مکرّم و چه ائمّهی معصومین و چه فاطمهی زهرا و زینب کبرى ٰ ( سلام الله علیهم اجمعین )- حرف میزنیم، غالباً ناظر به همین قسمت دوّم است. حقیقتاً امروز جمهورى اسلامى احتیاج دارد به اینکه در درجهی اوّل ما مسئولین و سپس آحاد مردم، بهصورت دقیق و منظّم و مرتّبى سعى کنیم در وجود خود و در دل خود، تحوّلى در جهت هدفهاى اخلاقى اسلام به وجود بیاوریم. البتّه این درست است که اگر تحوّل در دلها و جانها پدید نمیآمد، انقلاب هم پیروز نمیشد - نفْس پیروزى انقلاب، دلیل آن است و به معنى آن است که در مجموع، یک دگرگونى و تحوّل در دلها انجام گرفت؛ بدون این نمیشد انقلاب پیروز بشود - امّا براى تداوم انقلاب و تداوم پیروزیها و تداوم استقامتِ این خط و عدم انحراف - که این از همه مهمتر است - همهی ما احتیاج داریم در وجود خودمان، در اخلاقمان و در روحیّاتمان تغییرات بدهیم. بنده مکرّراً در طول این چندساله فکر میکردم، به ذهنم میرسید که بخش مهمّى از پیروزیهاى ما ناشى است از روحیّات شخص امام، یعنى حقیقتاً آن بزرگوار علاوه بر اینکه حقّاً و انصافاً یک ذات ممتاز و یک موجود ممتاز و تربیتشده و ریاضتکشیده و بر روى خود کارکرده بودند - همهی کسانى که از قدیم ایشان را میشناختند، این را تصدیق میکنند - امّا احساس میکردیم که در همین دوران انقلاب هم ایشان در درون خود متوقّف نبودند؛