به آن داشته باشند، دربارهاش حرف میزنند. خوفم این است که این دائرةالمعارف ما بر اثر رنگپذیری قهری از سبک کار اروپاییها، همین روند را دنبال کند.
مثلاً همین مقالهی جدیدی که تدوین شده، طوری راجع به شیعه حرف میزند که آدم احساس میکند که آن شخص نسبت به این تفکر هیچ دلبستگییی ندارد. البته، ممکن است از یک نظر این کار ممدوح به حساب بیاید که مثلاً ما میخواهیم با دید علمی و بیطرفانه به قضیه نگاه کنیم؛ ولی من گمان نمیکنم این فکر، فکر درستی باشد. آن کسانی که نسبت به اسلام بیتفاوت مطلب نوشتند، آنها واقعاً غیر مسلمان بودند؛ امّا ما مسلمان و شیعه هستیم و راجع به عقاید و معارف اسلامی نمیتوانیم بدون دلبستگی و عواطف حرف بزنیم.
تحقیقاً کیفیت ادا و ارایهی این دائرةالمعارف، با دیگر دائرةالمعارفها تفاوت میکند و این دلبستگی از اتقانش نمیکاهد. این اشتباه است که ما خیال کنیم اگر دائرةالمعارف جانبدارانه نوشته شد، از اتقان مطلب کاسته خواهد شد. نه، این طور نیست. مطلب را کاملاً متقن و با یک نوع ابراز دلبستگی در تعبیرات بنویسید؛ بهطوری که هیچ صاحب چشم علمی خشک نتواند در آن خدشهیی وارد کند. چه اشکال دارد که وقتی راجع به پیامبر اسلام ( ص ) مینویسیم، طوری بنویسیم که شیفتگی ما به آن حضرت در مقالهمان محسوس باشد. ما شیفته هستیم و میخواهیم شیفتگیمان هم مشخص بشود. عین همین قضیه، راجع به بقیهی معارف اسلامی است؛ مگر آن که