و امّا مسئلهی اصلى این است که در انقلاب ما یک بُعد جهانى و بینالمللى وجود دارد که یکى از مهمترین ابعاد انقلاب ما است؛ از این بُعد نباید لحظهاى غفلت بشود. بُعد جهانى و بینالمللى یعنى چه ؟ یعنى حرف ملّت ایران و راه آنها و هدفهاى آنها براى بقیّهی ملّتها و حدّاقل براى بعضى از ملّتهاى عالم مورد قبول و مورد علاقه است. اینجور نیست که ملّت ایران یک انقلابى کردهاند، بقیّهی ملّتها تماشا کنند، بگویند خب، این براى خودشان و مربوط به اوضاع و احوال خودشان بود، به ما ارتباطى ندارد یا براى ما فایدهاى ندارد؛ اینجور نیست. خیلى از کشورها را انسان میتواند ببیند که در آنها یک حادثهاى، تحوّلى هم به وجود آمد، امّا این حادثه و تحوّل یا در مرزهاى خود آنها محدود شد یا بُرد خیلى کمى داشت. انقلاب اسلامى ایران بُرد زیادى داشت و هنوز دارد و در آینده هم خواهد داشت. دلیل اصلى این قضیّه این است که انقلاب ما براى اسلام بود. نمیگوییم که مردم از اوضاع کشور در دوران حکومت طاغوت ناراضى نبودند و تغییر آن را نمیخواستند؛ چرا، از همهچیزِ دوران طاغوت مردم ناراضى بودند؛ یعنى مردمى که چشم خودشان را باز میکردند و حقایق را میدیدند: سختى و بدى و ذلّت و نابودى شخصیّت براى ملّت ما در دوران سلطنت طاغوت؛ چه این رژیم وابستهاى که قبل از پیروزى انقلاب بر سر کار بود و چه غالب حکومتهاى قبل از آن. ملّت ایران در دوران اینها سختیهاى زیادى را متحمّل شدند.