عبارت است از واژگون کردن تخت استکبار. معلوم است که بیتفاوت نمیمانند؛ معلوم است که استکبار با دستگاههاى اطّلاعاتى و ایدئولوگهاى مخصوص خود، کاملاً تشخیص میدهد که کجا، کدام فکر، کدام ملّت و حتّى کدام شخص، براى او تهدید است؛ و سعى میکند با تمام قوا که این تهدید را از خودش رفع کند: آنجایى که احساس خطر میکند، شخصیّتها را حتّى ترور میکند، ملّتها را حتّى قبل از آنکه نهضتشان به ثمر برسد زیر فشارهاى وحشیانه قرار میدهد. آنوقت یک انقلابى علیرغم آنها رشد کرده، پیروز شده، دولتى تشکیل داده، ملّتى تشکیل داده، شعارى در دنیا مطرح کرده؛ و همه تهدید نسبت به عرش قدرت استکبار؛ فکر میکنید استکبار نسبت به یک چنین انقلابى و دولتى و ملّتى، آرام و نجیب و بیتفاوت یک گوشهاى خواهد نشست ؟ استکبار با همهی وجود به مقابلهی با انقلاب و نظام جمهورى اسلامى کمر بسته. اگر انقلاب اسلامى به فرض محال - که چنین چیزى ممکن نبود - متعرّض آمریکا هم نمیشد، آنقدر فشار و حیله و خدعه از طرف استکبار و آمریکا علیه این انقلاب و نظام انجام میگرفت تا یا منحرفش کنند و یا بکلّى نابودش کنند. این روش آمریکا است، روش استکبار در مقابل انقلاب اسلامى است؛ و انقلاب اسلامى، با جوهر و طبیعت و ماهیّت اسلامى خود، این خصومت و دشمنى را از طرف استکبار اقتضا دارد. این مطلب اوّلى بود که خواستم عرض کنم. و امّا استکبار چیست؛ آن نکتهاى که جوانها باید به آن توجّه کنند این است: ما چرا با فلان دولت یا فلان رژیم