بیانات سال 1368


خاطره‌ی دوّم، خاطره‌ی دانش‌آموزان شهید است که در ادامه‌ی همان نهضتى که چهارده سال، پانزده سال قبل از آن، خیال کرده بودند با تبعید امام از بین خواهد رفت ‌ - ولى روزبه‌روز قوی‌تر شده بود و آفاق جامعه را فراگرفته بود و مرد و زن و پیر و جوان و نوجوان را به صحنه کشانده بود - دانش‌آموزان ما آمدند در خیابانها و مزدوران آمریکایى که ما یقیناً جنایات شاه و دستگاهش را به حساب آمریکا میگذاریم، این عزیزان را شهید کردند. ( ۳ ) این هم ضربه‌ی دوّمى بود که در این روز آمریکایی‌ها به ما ملّت ایران زدند. حادثه‌ی سوّم، باز نتیجه‌ی طبیعى همین جریان است؛ یعنى نهضت، اوّل آن‌قدر غریب است که میتوانند رهبر آن را از داخل خانه بربایند و تبعید کنند؛ [ ولى ] با گذشت سیزده چهارده سال، آن‌قدر پُرحجم و پُرکیفیّت میشود که جوانان و نوجوانانِ دانش‌آموز را هم به خیابانها میکشد و بلافاصله بعد از آن، پیروزى نهضت و پیروزى انقلاب است و تشکیل نظامى بر مبناى انقلاب. و از اینجا به بعد نوبت تهاجم ابتدائى سربازان و فرزندان کتک‌خورده‌ی همین انقلاب است که این یک امر طبیعى است و اشتباه را آن کسانى کردند که حمله‌ی انقلاب به آمریکا و بغض فرزندان انقلاب نسبت به آمریکا را یک چیز عجیب دانستند. این طبیعی‌ترین حادثه‌اى بود که در کشور ما باید انجام میگرفت. عکس‌العمل انقلابیّون نسبت به آمریکایى که ضامن همه‌ی فجایعِ دو سه دهه‌ی اخیرِ قبل از انقلاب بوده است، همین است که ملّت انقلابى وقتى توانست، وقتى قدرت پیدا کرد، هرجورى که

«3»