مگر میشود کسى یک کار هنرىِ برجستهاى را - نمیگویم برجستهی به معنى آن آثار استثنائى تاریخ؛ نه، یعنى برخوردار از مایهی کافى هنر - انکار کند ؟ خب، در این [ کار ] هنر هست؛ [ لذا ] کسانى که اهل انصافند، آن آدم را تخطئه ( ۴ ) خواهند کرد. من میخواهم از این نتیجه بگیرم که شما - چه بهعنوان شخص هنرمند، و چه بهعنوان مجموعهی حوزهی هنرى سازمان تبلیغات - باید بپردازید به افزایش مایهی هنرى تا خودِ مایهی هنرى شما بیننده را خاضع کند و آن کسى را که چه مدّعى شما است، چه مستفسر حالات شما است، چه منتظر رهاورد شما است - هر کسى است - قانع کند که این مایهی هنر، اینجا موجود است. خب بله، شکّى نیست آن کسانى که تفکّرات غلط یا انگیزههاى غلط یا اهواء ( ۵ ) غلط دارند، از هنر استفاده خواهند کرد. هنر یک چیزى است که همهی ذیشعورهاى عالم - یعنى عامل و مستمع - میخواهند از آن استفاده کنند؛ چه با به کار بردن آن، چه با التذاذ به آن. اصلاً در دنیا کسى وجود دارد که صاحب عقل باشد و نخواهد از هنر استفاده بکند ؟ خب همه میخواهند استفاده کنند از هنر؛ یکى از انواع استفاده هم این است که یک نفرى یک اندیشهی ناپاکى را با یک وسیلهی هنرى در ذهنها بریزد، او هم میخواهد استفاده کند - اصلاً جاى ملامت نیست؛ مثل پول و سلاح که صاحبان اندیشههاى ناپاک و روشهاى ناپاک از آنها استفاده میکنند - جلوى این را نمیشود گرفت؛ این هست. آن کارى که میشود کرد این است که ما