بیانات سال 1368


چند سال قبل از این، من یکى از همین نشریّات شما را میخواندم؛ ظاهراً یکى از جُنگهاى شما بود؛ یک نقد خوبى در آن بود که خیلى براى من جالب آمد؛ به قدرى من را تحت تأثیر قرار داد خوبى این نوشته و قوّت آن که به گریه افتادم. ( ۶ ) گفتم پروردگارا ! واقعاً این جوانهاى ما چقدر به‌خاطر خدا و به برکت ایمان به خدا پیش رفته‌اند و با چه قدرتى و با چه جرئتى مینویسند. از اینکه هنر انقلاب و ادبیّات انقلاب دارد این‌جور رشد میکند، من واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم. و خب ‌الحمدلله‌ روزبه‌روز هم بهتر شد. این در آن بخشهایى که ماها به‌عنوان یک مستمع میتوانیم یک برداشتى داشته باشیم؛ شاید در بعضى از بخشها خیلى بهتر هم هست، که ماها خیلى توفیق استفاده و درک آن را نداشته باشیم. آن چیزى که خیلى مهم است این است که به کار بردن هنر، باید مثل همه‌ی ابزارهاى دیگرى که حامل یک فکر هستند، جهت‌گیری‌اش خیلى دقیق و روشن و درست باشد؛ دچار اشتباه در جهت‌گیرى نباید شد. مثلاً ملاحظه کنید پیغمبر اسلام از همه‌ی ابزارها استفاده کرده براى حمل همین فکرى که شما دنبالش هستید؛ حتّى از ابزار هنر، آن هم در راقی‌ترین ( ۷ ) و فاخرترین حلّه ( ۸ ) و پوشش خودش، یعنى قرآن. خب قرآن خیلى واقعاً مایه‌ی هنرىِ عجیبى دارد که براى ماها اصلاً قابل تصویر نیست. از اوّل قرآن تا آخر قرآن را که شما ملاحظه بفرمایید ‌ - و همین‌طور بیانات رسول اکرم - خواهید دید توحید در همه‌ی این کلمات موج میزند؛

«8»