بیانات سال 1368


اسلام فرارى، اسلام مخفی‌شده، اسلامى که مسلمانهایش ننگشان میکند بگویند ما مسلمانیم و ننگشان میکند در اوّل سخنرانی‌هایشان، « بسم‌ا‌لله‌ » بگویند. این‌جور بود در مجامع دنیا. بعد از آنکه جمهورى اسلامى پدید آمد و رفتند نمایندگان جمهورى اسلامى، مردانه و قدرتمندانه نام خدا را در تمام تریبون‌هاى بزرگ دنیا عظمت بخشیدند و به آن افتخار کردند، آن‌وقت دیگران هم دیدند که از قافله عقب میمانند؛ [ لذا ] حالا بعضى از سران مسلمان وقتى میخواهند یک جایى نطق کنند، یک بسم‌ا‌لله‌اى اوّل کار میگویند، وَالّا خجالت میکشیدند بسم‌ا‌لله‌ بگویند ! اصلاً اسم خدا را نمی‌آوردند، ننگشان میکرد ! اسلام این‌جورى بود؛ [ لذا ] از آن اسلام نمیترسیدند؛ همچنان که آمریکا از اسلام زراندوزانى مثل سعودى و امثال سعودى نمیترسد؛ از اسلام نوکرمآب‌هایى مثل بعضى از دولتهاى دیگر نمیترسد، آن اسلام ترس ندارد؛ از آن اسلامى میترسد که اسلام ناب است، اسلام قرآنى است، اسلام جهاد است، اسلام مبارزه است، اسلام توکّل به خدا است؛ یعنى همان اسلامى که دست مردم انقلابى ما است، دست شما است، دست جوانهایتان بود که رفتند و جنگیدند و شهید شدند؛ از این اسلام میترسند. هر یک نفر از جوانان ما در جبهه، براى استکبار یک خطر محسوب میشد. هر یک نفر از اسراى ما که امروز در زندانهاى دولت بعثى هستند، براى استکبار به‌عنوان یک خطر بالقوّه و بالفعل به حساب می‌آید؛ [ این را ]

«9»