بیانات سال 1368


امّا همان‌طور که من در نامه‌ی خطاب به ایشان ذکر کردم ،( ۴ ) تشکیلات بایستى به‌عنوان یک سرچشمه‌ی جوشانى براى مستضعفین ‌ - اعمّ از جانبازان و غیرجانبازان - باقى بماند؛ این چشمه‌ی جوشان باید آبکارى بشود، باید حفظ بشود، باید شفّاف نگهدارى بشود، باید جوشندگی‌اش از بین نرود، گرفته نشود، و در حالِ جریان باشد؛ بعد هم ‌ان‌شاءالله‌ باید مصرف بشود به مصارف صحیح و درست؛ از هرگونه کار بی‌بندوبارانه در این کار [ جلوگیرى کنید ]. من همه‌ی برادران را توصیه میکنم ‌ - الحمدلله‌ همه‌ی شما توجّه به این معنا دارید تا آنجایى که من میدانم، امّا درعین‌حال تأکید میکنم - که قانونمندى این مجموعه را به هیچ قیمتى از دست ندهید. ببینید، اینجا یک تشکیلات دولتى ‌ - به معناى خاصّ خودش - نیست؛ اگر اینجا یک ذرّه آن بندِ قانونمندى پاره شد، میریزد به هم؛ یعنى شلوغ‌پلوغِ حسابى خواهد شد؛ هیچ نگذارید شلوغ‌پلوغ بشود. یعنى کاملاً با میزان، با قاعده، با قانون ‌ - البتّه قانونِ خودش، همان قانونى که دارد و خواهد داشت و باید داشته باشد - طبق ضابطه و قاعده، بدون زیاده‌روى، بدون امساک، بدون اقدام به کارى که متناسب با مجموعه‌ی قانونمندىِ اینجا نیست؛ یک کار به‌قاعده‌اى که شاید در طول ده سال ‌ان‌شاءالله‌ مردم آثار آن را ‌ - یعنى آثار وجود بنیاد مستضعفان را - در جامعه ببینند و [ انسان ] بتواند ادّعا بکند که ما این‌قدر آدم را از استضعاف درآوردیم. من به ایشان عرض کردم که مثلاً یک وقت

«7»