که وقتى خیر حاکم است و غالب بر زمان است، آدم باید حسنظن داشته باشد؛ وقتى شر غالب است، انسان باید سوءِظن داشته باشد. ( ۳۷ ) امروز خیر غالب است؛ امروز غالبْ اسلام است، حاکمْ اسلام است، حکومت اسلامى است، رهبرى رهبرىِ اسلامى است، دولت دولتِ اسلامى است، پس خیر غالب است؛ اگرچه شر هم در جامعه وجود دارد، امّا غلبه و حاکمیّت با خیر است. امروز روز حسنظن است. من خواهش میکنم که آن گرایشهاى سوءِظنگونه را رشد ندهید. حالا از باب مثال، من آن موردى که به من بیارتباط نیست را عرض میکنم: اگر بعضى از برادرها بهعنوان حمایت از بنده و اظهار لطف و محبّت نسبت به بنده، به مجموعه اعتراض کنند، من راضى نیستم؛ من عرض میکنم هیچ کس بهعنوان حمایت و طرفدارى از من، هیچگونه موضعگیرى علیه کسى نباید بکند. اگر کسى به بنده محبّت دارد و لطف دارد و بِایستد بگوید واقعاً میخواهد از من جانبدارى بکند، جانبدارى از من به این نیست که مثلاً چرا مراجع چنین کردند یا چرا جامعهی مدرّسین چنان کرد یا چرا مجمع طلّاب چنان کرد. چون بحمدالله میانهی ما با مراجع بسیار خوب است؛ ما همیشه به مراجع ارادت داشتیم، حالا هم همینجور است؛ ارتباطاتمان بسیار خوب است. با جامعهی مدرّسین هم ارتباطاتمان بسیار خوب است؛ با قشرهاى گوناگون طلّاب هم ارتباطاتمان بسیار خوب است؛ با جهتگیریها و جناحهاى مختلف سیاسى هم ارتباطاتمان بسیار مستحکم و خوب است؛ یعنى من با هیچ کس مسئلهاى ندارم. بنابراین تصوّر نشود