اسلام دیده بودند؛ مثلاً فرض کنید قضیّهی تنباکو و قضایاى مختلفى که در همان هند و در افغانستان و در ایران و در مصر و مانند اینها اتّفاق افتاده بود. لکن مدّتى گذشته بود، غافل شده بودند، و استکبار و استعمار جهانى آن حسّاسیّت را دیگر نسبت به اسلام خیلى نشان نمیدادند؛ علّت آن هم این بود که از این طرف، اسلام چیزى از خودش نشان نداده بود، [ لذا ] آنها یک قدرى دچار غفلت شده بودند. یک چند دههاى اینجور گذشت، انقلاب پیروز شد؛ انقلاب که پیروز شد، تمام معلومات و معارف استعمارى که در طول سالهاى متمادى راجع به اسلام [ جمع کرده بودند ] -[ چون ] میدانید، اینها کارشناس دارند، متفکّرین دارند، مینشینند بررسى میکنند و راجع به ملّتها، راجع به اندیشهها، راجع به روحیّات، راجع به مذاهب، در مراکز تحقیقاتى و جاسوسى و سیاسى پروندههایى درست میکنند - تمام پروندههاى آرشیوشدهی در مراکز سیاسى و فرهنگى، بهاضافهی کارهاى تحقیقاتى جدید را دومرتبه مطرح کردند. اینکه میشنویم مثلاً در اسرائیل یک سمینارى گذاشتند در باب اسلام یا شناخت اسلام در ایران یا شناخت تشیّع، به این معنا است، در این جهت است. در بسیارى از جاهاى دنیا سمینارها و جلسات تحقیقاتى و تزهاى تحقیقاتى براى بازنگرى به اسلام مطرح شد؛ یعنى دنیاى غرب، دنیاى سرمایهدارى و دنیاى استکبار که همهی وجود خودش را اندیشمندانه دارد در جهت مطلوب خودش اداره میکند - اندیشمندانه است؛ یعنى دنیاى غرب براى اینکه محفوظ بماند، کاملاً با