یک سؤال پیش میآید: چرا یک تفکّر و اندیشهاى که مثلاً پنجاه سال، شصت سال در حوزههاى علمیّه سابقه دارد، جامهی تحقّق نپوشیده ؟ واقعاً این یک مسئلهاى است. مرحوم آیتالله آسیّدابوالحسن اصفهانى در سال ۲۵ وفات کردند؛ این قضیّه هم ممکن است پنج سال، ده سال قبل از وفات ایشان بوده - مثلاً از سال ۲٠ - تا آن سالهایى که ما رفتیم به قم - یعنى تا سال ۳۶، ۳۷ - و بعد تا زمان فعلى؛ چرا آن چیزى که همیشه زبدگان و روشنفکران و فضلا و دلسوزان و دردمندان حوزهها دنبال آن بودند، تحقّق پیدا نکرده ؟ من خواهش میکنم یکى از کارهایى که شما آقایانِ نمایندگان - مجمع نمایندگان طلّاب - در دستور کار قرار میدهید، تحقیق همین مسئله باشد: ماها خیلى تنبل بودیم ؟ انگیزهها کم بوده ؟ ابزار کار در اختیار نبوده ؟ مانعى بهصورتِ شناخته [ شده ] وجود داشته یا موانعى و روادعى ( ۱ ) بهصورتِ مبهم و مرموز مانع میشده ؟ همهی اینها قابل بررسى است؛ و هر کدام باشد، امروز حجّت بر ما تمام است، که ما آنچه را در طول سالهاى متمادى انجام نشده انجام بدهیم. امروز انقلاب اسلامىِ پیروزمندى بر محور حوزهی علمیّه به تحقّق رسیده، به پیروزى رسیده و نظامى به وجود آمده. حوزه در این نظام، بیگانه که نیست، محور و هستهی مرکزى است؛ چه از لحاظ حرمت، چه از لحاظ تأثیر واقعى، چه از لحاظ آیندهنگرى؛ در اینکه بحثى نیست. امروز بهانهها منقطع است و همه براى اصلاح حوزه و اگر این تعبیر به گوشها سنگین نیاید بگوییم براى مدرنیزه کردن حوزه و منطبقِ با نیازها ساختنِ حوزه، مسئولیّت