نظامى بر اساس اسلام تحقّق پیدا کرده و موفّقیّت و عدم موفّقیّت این نظام در دنیا و در تاریخ به حساب اسلام گذاشته خواهد شد - چه من و شما بخواهیم، چه نخواهیم - و این نظام بر محور تفکّرات اسلامى بنا شده و بر محور مقرّرات و بینشهاى اسلامى بایستى اداره بشود. خب، این تفکّرات و بینشها و مقرّرات در کجا بایستى تنقیح ( ۸ ) بشود، تحقیق بشود و استفهامها پاسخ داده بشود ؟ اگر حوزهی علمیّهی قم - که امروز مادر حوزهها و محور حوزههاى علمیّه در کشور ما بلکه در عالم تشیّع است - و در درجهی بعد بقیّهی حوزهها، تنقیح مقرّرات اسلامى و احکام اسلامى و تبیین معارف اسلامى را که نظام با آنها حرکت خواهد کرد به عهده نگیرند، چه کسى میخواهد به عهده بگیرد ؟ چه کسى باید به عهده بگیرد ؟ حوزهها این مسئولیّت را بایستى احساس بکنند؛ حوزه تاکنون این مسئولیّت را بهصورت مستقیم بر عهده نگرفته؛ من این را بهصورت صریح عرض میکنم. چرا، کسانى در حوزهها هستند که غیرمستقیم کار میکنند، تلاش میکنند، مشکلات نظام را و گرههاى نظام را از لحاظ فکرى با مباحث خودشان باز میکنند؛ کسانى از حوزهها متخرّج شدهاند و در سراسر کشور یا در داخل نظام - در تشکیلات گوناگون نظام - رفتهاند، دارند کار میکنند؛ امّا حوزه « بِما هِىَ حوزه »، ( ۹ ) تنظیم مقرّرات اسلامى را، تدوین نظام ارزشى اسلام را، تدوین اخلاق عمومیاى را که ما میخواهیم ملّت ما داشته باشند و ارائهی الگوى