است؛ چه آنهایى که براى اینکه به انقلاب فحش بدهند، به شیعه فحش دادهاند؛ چه آنهایى که براى اینکه به انقلاب فحش بدهند، به اسلام فحش دادهاند؛ چه آنهایى که از ما تعریف کردند و نقاط قوّت ما را که خود ما هم از بعضى آنها غافل بودیم جمعآورى کردند - هرچه [ هم ] که در این باب در داخل کشور ما نوشته شده، جمع کنند؛ یک عدّه محقّق - محقّق که میگوییم، فوراً ذهن نرود به پیرمردهاى ازکارافتاده؛ نه، [ یک ] عدّه محقّق جوان مثل خود شماها - بنشینند اینها را تقسیمبندى کنند و تفکّر و ذهنیّت انقلاب و به تعبیر اروپاییاش - که متأسّفانه براى این تعبیرها، هنوز ما معادل هم نگذاشتیم - ایدئولوژى انقلاب را تدوین کنند و بدهند بیرون، که اگر از ما پرسیدند شما انقلابتان چیست، بگوییم این است؛ نه در یک کتاب، نه با یک بیان. پس این هم مطلب سوّم: دفاع از ارزشهاى انقلاب یا بیان حقایق انقلاب و حقیقت انقلاب و پایههاى فکرى انقلاب براى دنیا؛ و اگر شما نکردید، دیگران خواهند کرد؛ دیگرانى که غالباً - نمیگویم همه - صلاحیّت ندارند. [ مطلب ] چهارم؛ آقایان ! امروز یک تهاجم فرهنگى عظیمى علیه اسلام هست که این مستقیم به انقلاب ارتباطى ندارد و وسیعتر از انقلاب است؛ علیه اسلام است؛ یک چیز عجیبى است؛ یک چیز فوقالعادهاى است؛ با تمام ابعاد؛ یک تهاجم فرهنگى، اجتماعى، سیاسى علیه اسلام است؛ یعنى حتّى اسلامى که مثلاً بین تودهی مردم الجزایر هست. فقط یک استثنا دارد و آن اسلامِ وابستهی به دستگاههاى استعمارى و فهدگونه است؛ آنها