بیانات سال 1368


برنامه‌ریزى کنید و بر اساس آن برنامه‌ریزى، هر دستگاهى مشغول کار خودش بشود. اگر بتوانید کارى بکنید که هر طلبه‌اى در قم ‌ - هر طلبه‌ی احساس مسئولیّت‌دارى - صبح که بلند میشود، همچنان که به فکر برنامه‌ی درس و بحث روزانه‌اش است، بداند که براى آن هدف چه‌کار باید بکند، این ایدئال است؛ حدّ اعلى ٰ است. لکن اگر این هم نشود، همین اندازه که معلوم باشد شما میخواهید ده سال دیگر چه اتّفاقى در قم بیفتد یا حوزه در ده سال دیگر چه فرق و تفاوتى با امروز داشته باشد، این میشود آن هدف. این را مشخّص کنید، بر اساس این هدف برنامه‌ریزى کنید. سؤالى که پیش می‌آید این است که رابطه‌ی این مجموعه با هدفهاى عمومى حوزه چه رابطه‌اى است ؟ آیا حوزه‌ی علمیّه به دست طلّاب و با اراده‌ی طلّاب و فکر طلّاب باید متحوّل و متغیّر بشود یا نه، شکل دیگرى وجود دارد ؟ طبیعى است که مراجع معظّم در حوزه حضور دارند و آنها طلبه‌هاى سابق و فضلاى سابق و مدرّسین سابق و مراجع امروزند. یعنى این راهى را که شما دارید طى میکنید، آنها مثلاً چهل سال پیش، پنجاه سال پیش طى کردند؛ با سلامت هم طى کردند تا حالا مرجع تقلید شدند. پس نقش آنها در آینده‌ی حوزه یک نقش بسیار بارزى است؛ کمااینکه در همین پیام هم، امام اشاره میکنند یا تصریح میکنند به نقش مراجع در آینده. یعنى این فکر براى ما پیدا نشود که ما طلبه‌ها ‌ - مثل انقلاب از پایین که عدّه‌اى در یک جاهایى از پایین انقلاب میکنند و

«6»