بیانات سال 1368


فکر دارد حرکت میکند و جریانات جهانى را هدایت میکند؛ چون میداند که اگر فکر نکرد، اگر آمار نداشت، اگر پیش‌بینى و آینده‌نگرى نکرد، ضربه خواهد خورد؛ عالی‌ترین و ممتازترین دستگاه‌هاى فکرى در اختیار دستگاه‌هاى استکبارى است؛ اینها براى مسائل بلندمدّتِ سرمایه‌دارى، از پانزده سال پیش، از بیست سال پیش، بلکه بیشتر، می‌نشینند، فکر میکنند، طرّاحى میکنند و نقشه میریزند - ناگهان احساس کردند که همان اسلام قدیمى که یک مدّتى استعمار از آن میترسید، آمده میدان، آن هم با چه قدرتى. من یک مقایسه‌اى بکنم؛ ایدن ‌ - وزیر خارجه‌ی انگلیس - در خاطراتش نوشته که وقتى در سال ۳۶ یا ۳۷ در عراق کودتا شد و پادشاه فیصل و نوری‌سعید ( ۲۷ ) را سرنگون کردند، من در یک جزیره‌اى مشغول تفریح آخر هفته بودم که خبر به من رسید عراق کودتا شده، مثل اینکه بزرگ‌ترین ضربه به مغز من وارد شد، یعنى ناگهان احساس کردم که مثلاً دنیا تکان خورد ! ( ۲۸ ) من دقیقِ تعبیرات او یادم نیست. آن‌قدر براى انگلیس و دستگاه استعمار، کودتاى عراق مهم بود که حد نداشت. یعنى عظمت ضربه در تمام نوشته‌جات انگلیس‌ها بعد از آن و در خاطراتى که چند سال بعد از آن مینوشتند منعکس بود. حالا شما مقایسه کنید بین یک کودتا که در یک کشورى انجام میگیرد که تازه در همان کودتا هم بعدها معلوم شد که بعضى از دستگاه‌هاى استعمار نقش داشتند و بعضى هم بعداً استفاده کردند و [ آن را ] در مشت گرفتند ‌ - حالا هم که دارید می‌بینید بعد از بیست

«26»