شما باید رهبران آیندهی انقلاب و کشور را بسازید و فراهم کنید؛ شخصیّتهایى که بتوانند رئیسجمهور باشند، وزیر باشند، نماینده باشند، نظریّهپرداز سیاسى باشند در کشور باید درست کنید و در حوزه بپرورانید. کمااینکه شما ملاحظه میکنید از بعد از پیروزى انقلاب، معمّمین و شخصیّتهاى متخرّج حوزه، منهاى امام - اگر امام را بخواهیم [ بگوییم ] که « لا یعادله احد » و هیچ مجموعهاى با ایشان معادل نیست؛ بعد از شخص شخیص آن بزرگوار - در ادارهی انقلاب و مسئولیّتپذیرى در مسائل انقلاب، چه در قانونگذاریاش، چه در قضائش، چه در قوّهی مجریّهاش، چه در زمینههاى سیاسیاش، اقلّاً نقشى برابر با غیر حوزهایها داشتند؛ اگر نگوییم بیشتر. اینها مال قبلند؛ اینها متخرّجین قبل از انقلابند. به قول آن باغبان قدیمى: « کاشتند و خوردیم، کاریم و خورند » ( ۳۳ ) بسیار خب، حالا حوزه کسانى را از این قبیل براى نسلهاى بعد آماده کند؛ حوزه در این مورد چه کرده و چه خواهد کرد ؟ البتّه در این زمینه حوزه تلاشهاى خوبى کرده - آن را نمیشود منکر شد - امّا مطمئنّاً کمتر از آن است که لازم است. البتّه حرفهاى دیگرى هم هست که من اینجا یادداشت کردم؛ لکن چون دیگر صحبت من طولانى شد و شما آقایان هم یک قدرى دیر تشریف آوردید [ به آنها نمیرسیم ]. ( یکى از دوستان شوخى کرد، گفت آن اصل نظم در بینظمى، هنوز حاکم است؛ چون قرار بود که آقایان ساعت ده تشریف داشته باشند، دهونیم گفتند [ هنوز ]