ابعاد و با این آثار عملى، از لحاظ ارائهی مبانى فکرى خودش یکى از ضعیفترین و کمکارترین انقلابها که هیچ، [ بلکه حتّى ] تحوّلات دنیا است. مثلاً فرض بفرمایید وقتى بازار مشترک ( ۱۵ ) به وجود میآید - بازار مشترک چیست ؟ چند کشور دُور هم نشستهاند که مثل چند تاجر با هم تجارت کنند و با هم مبادلات بازرگانى داشته باشند - دهها کتاب و جزوه و تحقیق و فیلم در باب مبانى فکرى این کار در سطوح مختلف منتشر میشود؛ براى اقتصاددانها، براى سیاستمدارها، براى عامّهی مردم، براى جهان مصرفکننده، براى جهان تولیدکننده. یک تحوّل بسیار کوچکى در حدّ ایجاد بازار مشترک را خواستم مثال بزنم که در مقایسهی با انقلابهاى دنیا یک پدیدهی خیلى کمجان و کوچکى است. برویم سراغ انقلابها؛ مثلاً انقلاب اکتبر وقتى تحقّق پیدا میکند، در طول ده سال، پانزده سال آنقدر کتاب، فیلم، قصّه، جزوه - در سطوح مختلف - راجع به مبانى فکرى این انقلاب نوشته میشود که در کشورهایى که باد آن انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجى ندارند از کتابهاى آنها استفاده کنند، [ چون ] آنقدر فضاى ذهنى پُر شده که روشنفکرهاى خود کشورها مینشینند و راجع به مبانى ارزشى و فکرى آنها کتاب مینویسند ! ...... در سه چهار دههی گذشته چقدر کتاب ایرانیها به زبان فارسى دربارهی مبانى فکرى انقلاب شوروى نوشتند ! چون اشباع شده بودند؛ یعنى آنها اینقدر نوشتند که همهی روشنفکرهایى که به نحوى از لحاظ فکرى با آنها ارتباط