علمیّه در این زمینهها موظّف است. در حوزههاى علمیّه استعدادهاى فوقالعادهاى هست. واقعاً فهمیدن بعضى از مطالب اصولى، بعضى از مطالب فلسفى، و بعضى از ریزهکاریهاى فقهى، مشکلتر از فهمیدن بسیارى از فرمولهاى علمى دنیا است؛ و طلبهها با آن دقّت فکرى خودشان، اینها را میفهمند. مگر میشود آدم بهآسانى مغزى مثل مغز صاحبْقوانین ( ۱۷ ) پیدا کند ؟ در حوزههاى علمیّه از این قبیل زیاد است؛ مرتّب فکر میکنند، دقّت میکنند، ریزبینى میکنند. اگر این استعدادها، این خلّاقیّتها، آن ذوقهایى که گاهى مشاهده میشود، به یک شکل صحیحى به سمت یک تبلیغ درست هدایت بشود، ما دیگر محتاج چیزى نیستیم. خارجیها کتاب میخواهند. یک آقایى از همین وعّاظالسّلاطین مصرى - که واقعاً حیف است بگوییم وعّاظالسّلاطین، وعّاظالسّلاطین هم نیستند، خدّامالسّلاطیناند؛ چون وعّاظالسّلاطین یک وقتى مثلاً سلطانى را یک وعظى میکرده، امّا اینها واقعاً خدّامالسّلاطیناند؛ متأسّفانه اینها دیگر چاشتهخور ( ۱۸ ) شدهاند ( نمیدانم این اصطلاح را شما میگویید یا نه؛ یعنى شیرینى بهشان دادند و واقعاً دیگر سخت است آدم اینها را از آن شیرینى بگیرد ) و اینقدر چرب و شیرینِ شاه فهد و صدّام و [ شاه ] مراکش، ( ۱۹ ) در شکمهاى اینها ریخته شده که واقعاً ضایع شدند؛ علم و دین هم اگر داشتند، حالا دیگر به دردشان نمیخورد - کتابى نوشته به نام الشّیعة و المهدىّ و الدّروز؛ تحقیقى در باب شیعه و