زندگى اسلامى را - متّکى به مدارک قطعى شرع که دیگر جاى بحث و لَیتَ و لَعَلَّ و لِمَ و بِمَ نداشته باشد - ( ۱۰ ) متکفّل نشده. مکرّر به ما میگویند الگوى زندگى اسلامى را بدهید؛ خب، این کار را چه کسى باید بکند ؟ حوزه. حوزه باید مراکز متعدّد تحقیقاتى داشته باشد براى اینکه در تمام این زمینهها مثل یک مجموعهی تولیدىِ مرتّب و مدرن کار کند و محصول بدهد. اگر چنانچه دستگاه، در یک مسئلهاى دچار سؤال شد - مثلاً مسئلهی زمین، مسئلهی موسیقى؛ یا در یک چهارچوب وسیعتر، سیستم اقتصادى، در باب روابط خارجى، در باب ارتباط با ملّتها و مسائل اینجورى، در باب مسائل پولى کشور، در باب ارزشهاى کارگزاران حکومت و صدها مسئله از این قبیل؛ که هر دستگاهى همواره با این سؤالات از لحاظ مبنائى مواجه است که ما بر چه اساسى قانون بگذرانیم، بر چه اساسى مقرّرات ادارى بگذاریم، بر چه اساسى عمل بکنیم، و مواجه با یک سؤالى شد - بداند که در یک جایى یک مرکزى هست که این سؤال را به آن دستگاه جواب میدهد؛ یک کارگاه ایدئولوژى، مرکز ایدئولوگها؛ حوزهی علمیّهی قم یک چنین چیزى است؛ در تصویر مطلوب و ایدئال، حوزه این است. البتّه تاکنون - همانطور که عرض کردیم - مستقیماً این نقش را حوزه به عهده نگرفته. اگرچه برکات نازل بر این کشور از شخص شخیص امام بزرگوارمان - که ریشهی همهچیز و مایهی اصلى همهی این برکات، شخص او بود - تا دیگران و دیگران و دیگران، متخرّجین حوزه هستند، امّا این غیرمستقیم است. حوزه مستقیماً در این مسائل