بیانات سال 1368


دارند. همه‌ی کسانى که دستشان میرسد که کارى انجام بدهند ‌ - از طلّاب، تا فضلاى جوان، تا مدرّسین، تا مراجع عظام ( اعلى ا‌لله‌ کلمتهم )، تا مسئولین کشور، تا مؤمنینى که در گوشه‌وکنار هستند، تا علما و دین‌باورانى که در سطح کشور هستند و تا مخلصین دانشگاه‌ها - هر کدام میتوانند سهمى در این کار داشته باشند. البتّه من براى خودم در این مورد در یک حیطه‌ی خاصّى احساس مسئولیّت میکنم و ‌ان‌شاءالله‌ آنچه را هم در این باب احساس بکنم تکلیف من است، انجام خواهم داد و منتظر نمیمانم که شرایط خاصّى پیش بیاید؛ نه، اگر واقعاً من در این زمینه، تکلیف شرعىِ فعلىِ منجّزى ( ۲ ) شرا احساس کنم، به فضل پروردگار معطّل نخواهم ماند در آن حدّى که مربوط به من خواهد شد. لکن تکالیف عمده‌اى بر دوش شما آقایان فضلاى حوزه و مدرّسین و عامّه‌ی طلّاب و حضرات مراجع عظام است. این، کلّىِ مسئله. و امّا چند مطلب را من میخواهم عرض کنم. یک مطلب ‌ - که این را جلو بیندازیم - راجع به نفْس این تشکّل شما است. این تشکّل چیز بسیار خوبى است؛ شما آنچه اتّفاق افتاده را محکم حفظ کنید؛ یعنى انتخاباتى که انجام گرفته و اساسنامه‌اى که در دستور کار شما است ‌ - که نمیدانم تصویب شده یا نه - کار مبارکى است؛ این را به‌هیچوجه متوقّف نکنید. با ایراد شبهه و اینکه چرا این‌جورى شد، چرا آن‌جورى نشد، نگذارید کار لَنگ بماند. کار مهمّى انجام گرفته. خداوند نور و رحمت و فضل خودش را بر روان پاک امام عظیم‌الشّأن ما ‌ - آن انسان

«4»