واقعاً در وجود کسى انگیزهی مخالفت با انقلاب باشد، حضورش در دانشگاه - در هر سطحى که باشد - مضر است؛ براى تحصیل هم مضر است. ما این را دیدهایم؛ من این را در بعضى از رشتههایى که میتوانستم دربارهی آنها قضاوت کنم، مشاهده کردم. استادى که توانایى تربیت شاگرد در آن رشته را دارد، بر اثر بیاعتنائى یا مخالفت با انقلاب، حتّى وقت نمیگذارد که دانشجو را در آن رشته تربیت کند؛ یعنى براى او تربیت دانشجوى انقلابى و دانشگاه انقلاب یک انگیزه نیست، بلکه نسبت به این قضیّه ضدّانگیزه دارد. این هم یک نکته است. البتّه دانشجوها عناصر آیندهساز این کشور هستند و روى دانشجو از همه جهت - چه از جهات فکرى، و چه از جهات علمى و درسى، و به تبعْ از لحاظ مادّى و رفاهى - بایستى سرمایهگذاریهایى بشود؛ که بحمدالله اطّلاع دارم که دولت مشغول است و برنامههاى خوبى را براى این قضیّه دارند که امیدواریم انشاءالله این برنامهها به نتیجه برسد. خوشحالم که شوراى عالى انقلاب فرهنگى را فعّال و بانشاط و حاضر در صحنهی سازندگى فرهنگى کشور مشاهده میکنم. امیدوارم خداوند انشاءالله به آقایان توفیق بدهد و به جناب آقاى هاشمى و دستگاههاى دولتى ما هم کمک کند که بتوانند این اهداف بلند و سازنده و حقیقتاً مقدّسى را که امروز از طرف دستگاههاى اجرائى کشور مطرح میشود و در خدمت انقلاب و در جهت اسلام است، انشاءالله تا سرمنزل نهاییاش برسانند و انقلاب