کردن [ است ]. که این یک بخشِ مهمّ کار است؛ و خوب است که شوراى عالى انقلاب فرهنگى به این قضیّه برسد. بخش عمده و آن بدنهی فوتیتر و فوریتر، همین بخش مربوط به فرهنگ کلاسى و آموزشى و تخصّصى و انسانسازى و درحقیقت به معناى تربیت آدمهاى کارآمد و نیروى انسانى است - تولید نیروى انسانى کارآمد براى ادارهی انقلاب - که این از دبستانها و حتّى تا حدودى ماقبل دبستانها شروع میشود، تا دانشگاهها و مراکز تحقیق و مراکز عالى؛ که خب آقایان متکفّل تأمین و اداره و بهسازى این هستید. من هم نقایصى را که وجود دارد، تا حدودى میدانم، آقایان هم بهتر از من میدانید: دبستانها و دبیرستانهاى ما مشکلاتى دارند، نقایصى دارند؛ دانشگاههاى ما از لحاظ کیفیّت ضعف [ دارد ]؛ اگرچه در این سالهاى اخیر یک مقدارى به کمّیّت توجّه شده - ناگزیر هم بوده؛ چارهاى هم شاید نبوده - لکن پایین بودن کیفیّت در دانشگاهها یک چیزى است که مورد قبول و آگاهى همهی دستاندرکاران است؛ مشکلات مراکز تحقیقاتى ما و افسردگى محقّقین ما - که آن نشاط لازم را براى کار تحقیقى ندارند - یکى از مشکلاتى است که الان وجود دارد؛ معلّمین و اساتید، چه در دانشگاهها، چه در مدارس دچار مشکلات فراوان هستند - آن شوق و انگیزهاى که یک نفر آدم را به سراغ تعلیم بکشاند، وابستهی به چیزهاى گوناگونى است که بعضى از آنها انصافاً لَنگ است؛ مسائل مادّى تأثیر دارد؛ احترامات معنوى تأثیر دارد؛