این روزگار، نمیتوانیم آن درخشندگى و تلألؤ معنویّت را در آن بزرگوار تشخیص بدهیم؛ نور درخشان معنوى به چشم همه کس نمیآید و چشمهاى نزدیکبین و ضعیف ما قادر نیست که آن جلوهی درخشان انسانیّت را در وجود این بزرگواران ببیند. لذا در صحنهی تعریف معنوى فاطمهی زهرا ( علیها سلام ) وارد نمیشویم. لکن یک نکته در زندگى معمولى این بزرگوار مهم است، و آن جمع بین زندگى یک زن مسلمان [ است ] در رفتارش با شوهر، در رفتارش با فرزندان، در انجام وظایفش در داخل خانه از یک طرف؛ و بین وظایف یک انسان مجاهدِ غیورِ خستگیناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسى مهمّ بعد از رحلت رسول اکرم ( صلّى الله علیه و آله و سلّم ) که به مسجد میآید، سخنرانى میکند، موضعگیرى میکند، دفاع میکند، حرف میزند، یک جهادگرِ بهتماممعنا، خستگیناپذیر، محنتپذیر، سختیتحمّلکن از جهت دیگر؛ و از جهت سوّم یک عبادتگر، یک بهپادارندهی نماز در شبهاى تار و قیام لله و خضوع و خشوع براى پروردگار که در محراب عبادت این زن جوان مانند اولیاى کهن الهى راز و نیاز میکند با خدا و عبادت میکند. این سه بُعد را با هم جمع کردن، آن نقطهی درخشان زندگى فاطمهی زهرا ( علیها السّلام ) است. فاطمهی زهرا ( سلام الله علیها ) این سه چیز را از هم جدا نکرد. بعضى خیال میکنند آن انسانى که مشغول عبادت است و یک عابد و متضرّع و اهل دعا و ذکر است، نمیتواند یک انسان سیاسى باشد؛ یا بعضى خیال میکنند آن کسى که اهل سیاست است - چه زن و چه مرد - و