بیانات سال 1368


بسم الله الرّحمن الرّحیم بنده اوّلاً به آقایان محترم و برادران عزیز خیرمقدم و خوشامد عرض میکنم و خیلی خوشحالم که بعد از چندی، باز آقایان عزیز را زیارت میکنم. ما از سالهای قبل با بعضی از شما سوابق دوستی زیادی هم داریم؛ با هم نشسته‌ایم، برخاسته‌ایم و درباره‌ی مسائل دنیای اسلام بحث کرده‌ایم. بد نیست من این را اینجا بگویم که نطفه‌ی اصلی هفته‌ی وحدت را که بحمدا‌لله‌ سالها است دارد برگزار میشود ‌ - یعنی عید گرفتن مابین دوازدهم و هفدهم ربیع ‌ - ما در ایرانشهر با این آقای مولوی قمرالدّین ( ۲ ) در سال ۵۷، قبل از انقلاب، مذاکره کردیم که بیاییم یک عید دوطرفه داشته باشیم و از دوازدهم تا هفدهم را جشن بگیریم ‌ - مذاکره‌اش آن‌وقت شد ‌ - که اتّفاقاً همان روزها هم بود که در ایرانشهر سیل آمد و جشن و همه‌چیز ما را سیل برد !( ۳ ) البتّه آن سیل هم یکی از الطاف خفیّه‌ی الهی بود و ما را با وضع زندگی مردم بیشتر آشنا کرد؛ به کپرها رفتیم، به خانه‌ها رفتیم. قبل از آن، چند ماه در ایرانشهر بودیم، امّا ظاهر قضیّه را میدیدیم؛ مردم هم ما را نمی‌شناختند، ما هم مردم را نمی‌شناختیم. بعد که سیل آمد، هم ما مردم را شناختیم، هم مردم با ما یک قدری آشنا شدند.

«1»